اجتماعی

یادمان شهدای البرز تا کنگره شهدا، شهیداحمد علی سهیلی

یادمان شهدای البرز تا کنگره شهدا، شهیداحمد علی سهیلی

باد عصرگاهی کوچه‌های کرج، هنوز روایتگر دلاوری کودکی است از کنگاور؛ احمدعلی سهیلی، پا به جهان گذاشت در دهم خرداد ۱۳۴۳، بزرگ شد در آغوش مهربانی «آهو پژوهش» و برات‌علی. در همان کودکی، لب‌هایش با طعم نماز و ذکر، آشنا شد و دیوار خانه‌شان، تصویر شوق شهادت او را به یاد می‌آورد.

۱۵ ساله که شد، لباس پاسداری پوشید و در هیاهوی درگیری با دشمنان، زخمش را پنهان کرد پشت لبخندی آرام: «مادر، زخمی که برای خدا باشد درد ندارد…» و خیلی زودتر از آنکه گمان برود، نامش با فریادهای مستضعفان یکی شد. جبهه‌های غرب و جنوب را لمس کرد، در فتح‌المبین مجروح، و سرانجام در ۱۴ آبان ۱۳۶۲، پنجوین و عملیات والفجر۴ قصه‌ آخرش را نوشت.

احمدعلی، آن‌که غم غربت و بی‌نشانی مادرش را تاب نیاورد، چهار روز پس از پروازش، تن به خاک حاجی‌آباد البرز سپرد و مادر، باز هم کنار گلزار شهدا آرام گریست. نفس او، هنوز در کوچه‌های منطقه و قلب هزار مادر تکرار می‌شود…

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا